در اين مقاله سعي بر آن است تا با بررسي اجمالي كتابهاي تاريخ قرآن و موضوعات مطرح شده در آنها، الگوي مناسبي براي مباحث «تاريخ قرآن» ارائه گردد. براي اين منظور نخست پيشينه تاريخ قرآن در علوم قرآني و اينكه چرا اين مبحث «تاريخ قرآن» ناميده ميشود و نيز موضعگيري انديشمندان مختلف اعم از خاورشناسان و مسلمانان در اين باره بحث و بررسي ميشود تا جايگاه اين دانش در ميان ساير علوم قرآني تبيين گردد.
اصطلاح تاريخ قرآن، در ميان عناوين علوم قرآني، اصطلاحي نوپيداست و در كتب قديمي علوم قرآني چنين اصطلاحي به چشم نميخورد.1 به نظر ميرسد كه اين عنوان را نخستين بار خاورشناسان به كار گرفتند. اين نوع نامگذاري خود ناشي از نوع نگرش آنان به قرآن است كه آن را متن و كتاب بشري ميدانند و براي آن سير شكلگيري و تحولات و تغييرات و حتي تحريف قائلاند. از طرفي محققان و قرآنپژوهان مسلمان در پي پاسخگويي به اشكالات و شبهات وارده از سوي خاورشناسان و نيز تحت تأثير نامگذاري آنان، اين عنوان را ذيل عناوين علوم قرآني مطرح كردهاند و مباحثي را در آن گنجاندهاند كه مبتني بر نگرش الهي و وحياني به قرآن كريم است. بنابراين، اصطلاح تاريخ قرآن براساس اين دو نوع نگرش دو معنا دارد: «نخست: به عنوان يكي از علوم قرآني يعني علم و مباحث مربوط به توصيف و تحليل سرگذشت جمع و تدوين قرآن مجيد از آغاز نزول وحي تا سير هزارو چهارصد ساله كتابت و طبع آن در اعصار جديد. دوم: نفس توصيف و تحليل اين سرگذشت كه گفته شود قرآن چگونه قرآن شد»2.
از ديدگاه نخست، قرآن پيامي آسماني است كه در گذر تاريخ، اصالت خود را نگاه داشته است و راه دراز تاريخ را به سلامت و شايستگي پيموده و از گزند هرگونه آفات درامان مانده است (انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون)3. بنابراين آنچه كه ذيل اين عنوان بايد بدان پرداخته شود اين است كه: «اين پيام چگونه فرود آمد و كجا و كي انجام گرفت و به دستور چه كسي گرد آمد، در يك دوره بود يا در دورانهاي مختلف، چهمقدار از آن در دوران حيات پيامبر (ص) انجام گرفته و چه مقدار پس از آن، و به دست چه كساني انجام گرفته است. همچنين دورانهاي گوناگوني كه اين سير را گذرانده تا امروز بدين سان به دست ما رسيده است؛ شرح تمامي اين حوادث و پيشامدهاست كه تاريخچه اين كتاب آسماني را تشكيل ميدهد».4
اما ديدگاه مستشرقان كه نامگذاران ابتدايي اين عنواناند، به گونهاي ديگر است. در نگاه آنها قرآن همچون هر كتاب ديگري سير تكوين و شكلگيري دارد و در اين شكلگيري، ساماندهنده آن از محيط، فرهنگ و آگاهيهايش بهره گرفته است.5
نخستين خاورشناسي كه درخصوص تاريخ قرآن تحقيق كرده و اثري از خود بهجا گذارده است فرانسي بوتيه (1800 1883 م) بوده كه اثر او، تاريخ قرآن كريم در سال 1840 م نشر يافته است و پس از او خاورشناسان ديگري چون گوستاو وايل (1808 ــ 1889 م) و نولدكه (1836 ــ 1930 م) آثاري در تاريخ قرآن نوشتهاند.6
در دوران جديد تحقيقات تئودور نولدكه7 خاورشناس و اسلامشناس مشهور آلماني، نقطه عطفي در شناخت و نگارش تاريخ قرآن است. او اثر معروفش تاريخ قرآن را در سال 1860 م انتشار داد.8 شايد بتوان گفت اين اثر اساسي نولدكه و اثر گولدتسيهر درباره تاريخ قرآن و نيز آثار محققان ديگر چون آرتور جفري، ريچارد بل، رژي بلاشر در زمينه قرآن، همت پژوهندگان مسلمان اعم از شيعه و سني را به حركت درآورد.9
با اين بيان، اصطلاح «تاريخ قرآن» از اصطلاحات جديدي است كه در صدساله اخير رواج يافته است. از نظر آيتالله معرفت، در نوشتههاي پيشينيان اين اصطلاح با عنوان «شناخت قرآن» مطرح بوده است. وي در مقدمه تاريخ قرآن خود چنين مينويسد: «در زمينه «شناخت قرآن» در قرون اوليه اسلامي كتابهاي سودمندي نوشته شده است. اين كتابها بيشتر به وصف مصاحف اوليه پرداخته و ويژگيهاي آنها را بازگو كردهاند و لذا نام «المصاحف» را به خود گرفته و با اين نام معروف شدهاند. از اين كتابها آنچه اكنون در دست است كتاب «المصاحف» ابن ابيداود سجستاني است. كتاب او نمونهاي از كتابهاي فراواني است كه درباره تاريخ قرآن نگاشته شده است. اين كتاب10 بهترين و قديميترين كتاب در اين زمينه به شمار ميرود»11.
در مقاله «تاريخ قرآن» در دانشنامه قرآن كريم به گونهاي ديگر به اين مطلب اشاره شده است.12
اما در عصر اخير، از سوي محققان مسلمان كتابهاي زيادي در اين زمينه نگارش يافته است كه نخستين آنها، كتاب تاريخ القرآن تأليف ابوعبدالله زنجاني (1309 ــ 1360 ق) محقق نامدار شيعه است.
نخستين كتاب تاريخ قرآن به زبان فارسي را نيز دكتر محمود راميار نگاشته است.13 با وصف وي از كتاب خود، انگيزه انديشمندان مسلمان از نگارش كتب تاريخ قرآن روشنتر ميگردد: «اين تاريخ و سرگذشت كتابي است كه از لوح محفوظ توسط فرشتهاي جبرئيل نام بر پيامبر(ص) نازل شده است، سرگذشت آن از لحظه نزول و يا حتي پيش از آن، تا امروز كه ميان دستان و پيش روي ماست».14
در دانشنامه قرآن پرداختن پژوهشگران مسلمان به موضوع تاريخ قرآن چنين ارزيابي شده است:
«پژوهشگران مسلمان نيز با اينكه هر كدام در مقدمهها و لابهلاي كتابهايشان نسبت به اين عنوان دخيل از فرهنگ و زبان بيگانه اعتراض كردهاند، اما با توجيهاتي نه چندان صائب آن را پذيرفتهاند. و بعضا به تقليد از اروپاييان و در واقع به اين اميد كه جاي خالي چنين آثاري را در فرهنگ اسلامي پر كنند، كتابهايي در اين زمينه تأليف كردهاند. اگر چه ميتوان به راحتي در بند عنوان و نام نبود و به محتواي كتب اروپاييان پرداخت و نه خردهگيري از عنوان تاريخ قرآن».15
بدين ترتيب روشن ميشود كه موضع پژوهشگران مسلمان در اين باره كاملاً در تقابل و تعارض با موضع خاورشناسان قرار دارد. چنانكه برخي به كارگيري اين اصطلاح از سوي خاورشناسان را ايجادكننده زمينهاي براي ترديد در جمع و گردآوري قرآن پس از رحلت پيامبر برشمرده، آنان را متهم به غرضورزي كردهاند.
از اين رو برخي قرآن پژوهان از بهكارگيري اين نام در آثار و نوشتههاي خود، امتناع كردهاند. محمد عزت دروزه از كساني است كه ظاهرا اصرار داشته تا در كتاب خويش كه حاوي بحثهاي كاملاً مرتبط با اين موضوع است، از چنين نامي استفاده نكند. وي كتاب خود را، به جاي تاريخ قرآن، القرآن المجيد نام نهاده است. مترجم اين كتاب نيز در تأييد اين مطلب در مقدمه چنين آورده است: «مترجم با اينكه عنوان «تاريخ قرآن» را براي اين رشته از علوم قرآني تحميلي ميداند و مؤلف كتاب نيز ظاهرا اصرار داشته است كه اين عنوان را به كار نبرد، اما به خاطر عدم غفلت در اين موضوع آن را با اين نام ترجمه ميكند16».
با توجه به رويكرد قرآن پژوهان مسلمان، روشن ميشود كه چرا گاه در كتب تاريخ قرآن خود، به مباحثي پرداختهاند كه هيچگونه صبغه تاريخي ندارد ولي بيانگر نوع انديشه و جهتگيري فكري نگارندگان اين كتابها درباره قرآن است، به گونهاي كه در پارهاي مباحث صرفا در مقام دفع شبهاتي برآمدهاند كه خاورشناسان غالبا در كتب خود نسبت به قرآن ايراد كردهاند. آيتالله معرفت در مقدمه تاريخ قرآن اهميت اين موضوع را يادآوري ميكند.17
دكتر سيد محمد باقر حجتي كه خود يكي از مؤلفان حال حاضر تاريخ قرآن است، تحقيقات مسلمانان و نيز مستشرقان را در اين زمينه ناكافي و غيرپاسخگو به مشكلات ميداند. به عقيده وي كوششها در زمينه تاريخ قرآن نسبت به ساير علوم قرآن بسيار كم و ناچيز است و اكثر نويسندگان مسلمان و خاورشناس نتوانستهاند به روح بحث دست يابند. او در انتقاد از نگرش خاورشناسان به اين بحث، به دليل رعايت نكردن اسلوب تحقيق در متون اسلامي از ايشان خرده ميگيرد و مهمترين اشكال آنان را بيگانگي با قرآن و عدم لحاظ وجه آسماني اين كتاب الهي برميشمارد به شكلي كه آنان قرآن را كتابي عادي و در عين حال نوشتهاي حادثهآفرين در تاريخ بشريت تلقي كردهاند.18
با اين مقدمات كه تا حدودي پيشينه «تاريخ قرآن» و فلسفه نامگذاري آن را آشكار نمود، ميتوان به دو نگرش عمده درباره اين دانش قرآني اشاره كرد: نخست نگاهي صرفا تاريخي به متن قرآني كه شايد متأثر از رويكرد و نگرش خاورشناسان نسبت به قرآن باشد. و ديگر نگاهي تاريخي ــ وحياني به قرآن كه علاوه بر مباحث تاريخي درصدد پاسخگويي و رد اتهامات و شبهات وارد بر قرآن نيز بوده است.
دكتر محمد حسين عليالصغير در كتاب المستشرقون و الدراسات القرآنيه مهمترين پژوهشها و فعاليتهاي خاورشناسان درباره قرآن را، موضوع تاريخ قرآن برميشمارد و مينويسد:
«شايد از مهمترين بحثهاي مستشرقان در مطالعات قرآني، موضوع تاريخ قرآن باشد كه بيشتر شامل بحثهاي نزول، ادوار نزول، ساختار، تركيب، قرائات، لهجهها، تدوين و كتابت قرآن است»19.
از آنجا كه مستشرقان پايهگذاري اصلي اين دانش قرآني محسوب ميشوند، به اجمال به كتابها و آثار ايشان در اين باره اشاره ميشود. دكتر محمد حسين عليالصغير سير تأليفات تاريخ قرآن را به ترتيب تاريخي در ميان خاورشناسان چنين آورده است:20
1. تاريخ قرآن كريم، فرانسي بوتيه. اين خاورشناس فرانسوي در اثر خود بحثهاي مختلفي از قبيل اهداف و شرايط نزول، عقايد موافق و مخالف قرآن در اديان ديگر، تأثير قرآن در اجتماع، مذاهب منشعب شده از قرآن در ميان مسلمانان و مانند آن را مطرح كرده است. كتاب او در سال 1840 ميلادي در پاريس انتشار يافته است. كتاب داراي بحثهاي كامل و شامل نيست و به طور دقيق انتخاب عنوان نشده است.
2. مدخلي تاريخي ــ نقدي به تاريخ قرآن، گوستاو وايل. وجه امتياز اين كتاب، مشموليت موضوعات و شناخت روش تاريخي قرآن است. البته در اين كتاب، آثاري از فرهنگ تلمودي به چشم ميخورد زيرا نويسنده آن يهودي الاصل است. وي سورههاي مكي را براي اولين بار به سه دسته تقسيم ميكند كه نولدكه اين تقسيمبندي را از او برگرفته است. از مهمترين نكاتي كه وايل در كتاب خويش مطرح كرده آن است كه پيامبر خواندن و نوشتن ميدانسته، كه دلايل قانعكنندهاي بر آن اقامه نكرده است.
3. تاريخ قرآن، تئودور نولدكه. وي با انتشار رساله دكتري خويش با عنوان «اصل و تركيب سورههاي قرآن» عرصه جديدي را در مطالعات قرآني گشود. او پس از آنكه از جايزه مجمع پاريس براي تأليف كتابي در اين باب باخبر شد به گوتنگن و برلين سفر كرد و به تكميل منابع و گسترش كتاب خود پرداخت و سرانجام جايزه آن مجمع را در سال 1858 م از آن خود كرد. پس از كسب اين موفقيت، با تجديد نظر در كتابش آن را به آلماني ترجمه كرد و با نام تاريخ متن قرآن منتشر ساخت. وي در اين كتاب با روشي علمي و دقيق، مشكل تاريخ سورهها و آيات را حل كرده است و اثر وي مبناي مهمي براي همه پژوهشهاي قرآني پس از وي محسوب ميشود. جلد دوم اين كتاب عهدهدار مباحث مربوط به جمع قرآن و مسائل مرتبط با آن است و در جلد سوم تاريخ متن قرآن مورد بررسي قرار ميگيرد. وي كار خويش را با پژوهشي در زمينه زبان قرآن تكميل كرد كه در آن به مباحث ذيل پرداخت: قرآن و عربيت، ويژگيهاي ساختاري متن قرآن، ويژگيهاي ساخت جملات در زبان قرآن و كلمات بيگانه مستعمل در قرآن.
4. تطور تاريخي قرآن، ادوارس. پس از نولدكه برخي ديگر از خاورشناسان به موضوعات خاصي از تاريخ قرآن پرداختهاند. از جمله، مستشرق انگليسي ادوارس كه اثر خود را در سال 1898 م منتشر كرد. وي در اين اثر به بحث درباره آيات مكي و مدني، تدوين و نگارش قرآن پرداخته است.
5. مذاهب تفسير اسلامي، گولدتسيهر. وي در كتاب خويش، متعرض برخي موضوعات تاريخ قرآن نيز شده است.
6. تاريخ ادب عربي، كارل بروكلمان. او نيز در باب دوم از كتاب خود فصلي را به مباحث تاريخ قرآن اختصاص داده است.
7. قرآن، رژي بلاشر. شايد بتوان اثر اين مستشرق فرانسوي را سرانجام اين پژوهشها دانست. وي كتاب خود را در هفت فصل تنظيم كرده است كه در چهار فصل آن به تاريخ قرآن ميپردازد.
از جمله مباحث مهم كه به تاريخ قرآن بلكه به تقدس و اعتبار آن مربوط ميشود، بحث از تحريف است كه مستشرقان بسيار زياد و بيپروا بدان پرداختهاند. از آن جمله مقاله بول درباره تحريف قرآن در دايرةالمعارف اسلامي آلمان است.
از آنچه كه به اختصار آمد، تا حدودي انگيزهها و دغدغههاي ذهني مستشرقان درباره قرآن روشن ميشود و ميتوان وجه اشتراك مباحث مطرح در حوزه تاريخ قرآن نزد مستشرقان را به اينگونه فهرست كرد:
شكلگيري متن قرآني
تاريخ نزول سور و آيات قرآن
مكي و مدني در قرآن و ويژگيهاي آنها
جمع و تدوين قرآن
نگارش قرآن
تأثير قرآن بر علوم ديگر
زبان قرآن و ويژگيهاي ساختاري آن
تحريف قرآن
تأثير قرآن بر جامعه عربي و مذاهب منشعب از قرآن.
1. وحي: يكي از عناويني است كه در بسياري كتب تاريخ قرآن ذكر شده و در ذيل آن مباحثي نظير: معناي وحي، اقسام وحي، امكان كيفيت وحي، آغاز وحي، وحي بر پيامبر (ص) و چگونگي آن، وحي قرآني و غيرقرآني مطرح شده است.
اينكه آيا اين بحث، با عنوان تاريخ قرآن مرتبط است يا خير محل تأمل است. از ديد تاريخي صرف، قطعاً بحث مطلق از وحي نميتواند ذيل «تاريخ قرآن» قرار گيرد. اينكه وحي چيست؟ آيا امكان دارد يا خير؟ چگونه بر پيامبر (ص) وحي شده است؟ اقسام و كيفيت آن چگونه است؟ هيچيك از اين مباحث تاريخي نيست و از اين ديدگاه، ذيل تاريخ قرآن قابل طرح نيست. اما چنانكه پيش از اين اشاره شد، هدف بسياري از نويسندگان مسلمان كتابهاي تاريخ قرآن، بحث و بررسي صرف مباحث تاريخي آن نبوده است و چهبسا در دفع و ردّ اشكالاتي كه بر وحيانيت قرآن از سوي مستشرقان وارد شده است، طرداً للباب به اين بحث پرداختهاند. گويي طرح اين بحث ذيل تاريخ قرآن، خود مقدمه و زمينهساز ارائه نظرياتي در ساير مباحث تاريخ قرآن ميشود كه هرچند تاريخي است با نگرش غيروحياني و غيرالهي درباره قرآن تناقض دارد.
در هر صورت برخي كتب تاريخ قرآن به طور مفصل يا اجمالاً به اين بحث پرداختهاند كه در اين ميان دو كتاب تاريخ قرآن آيتالله معرفت و تاريخ قرآن دكتر راميار با تفصيل بيشتر به آن توجه داشتهاند.
جدول 1 ــ فراواني موضوعات بحث «وحي» در كتب تاريخ قرآن
آثاري كه به موضوع وحي پرداختهاند بيشتر به «امكان و كيفيت وحي» و «آغاز وحي» توجه كردهاند. البته موضوع دوم را ميتوان موضوعي تاريخي محسوب كرد و شايستهتر آن است كه اين موضوع ذيل موضوع «تاريخ نزول قرآن» قرار گيرد.
2. نزول قرآن كريم: اين موضوع يكي از عناوين اصلي تاريخ قرآن است و بيشتر مؤلفان تاريخ قرآن به گونهاي به موضوعاتي در اين باب پرداختهاند. موضوعات مطرح در اين عنوان را ميتوان در چهار بخش زير طبقهبندي كرد:
الف) كيفيت نزول قرآن: شامل مباحثي نظير چگونگي نزول قرآن، كيفيت نزول قرآن از لوح محفوظ، مراحل نزول قرآن، نزول قرآن بر هفت حرف و حكمت نزول تدريجي قرآن؛
ب) ترتيب نزول آيات و سور: شامل مباحثي همچون فوايد شناخت ترتيب نزول آيات و سور، تاريخ نزول سور، جدول ترتيب نزول سور، مقايسه ترتيب موجود با ترتيب نزول، اولين و آخرين آيه، ترتيب نزول قرآن در مكه و مدينه، سورههاي مكي و مدني، ناسخ و منسوخ؛
ج) تقسيمات قرآن: مباحثي درباره سور، آيات و حروف قرآن همچون معناي سوره، تعداد سور، سورههاي گروهي، ترتيب سور، توقيفي بودن نام سور، تقسيم قرآن به سوره و آيه، معناي آيه، بسمالله آغاز سورهها، ترتيب آيات در سور، سجدههاي قرآن و حروف مقطعه (فواتح سور)؛
د) اسباب نزول آيات و سور: كه معناي اسباب نزول و فايده شناخت آن را توضيح ميدهد.
جدول 2 ــ فراواني موضوعات بحث «نزول قرآن كريم» در كتب تاريخ قرآن
با نگاه اجمالي به اين موضوعات روشن ميشود كه باز هم برخي از مباحث طرداّ للباب وارد اين عنوان شدهاند.
در هر يك از اين بخشها، مباحث زير فراواني بيشتري در آثار نويسندگان تاريخ قرآن داشتهاند:
در بخش كيفيت نزول قرآن: چگونگي نزول قرآن از لوح محفوظ بر پيامبر (ص) و حكمت نزول تدريجي قرآن؛ در بخش ترتيب نزول آيات و سور: تاريخ نزول سور، اولين و آخرين آيه، سورههاي مكي و مدني و نحوه شناخت آنها؛ در بخش تقسيمات قرآن: تعداد آيات، كلمات و حروف قرآن، نامگذاري سور، شروع و خاتمه سور با بسمالله و حروف مقطعه (فواتح سور)؛ و در بخش اسباب نزول آيات و سور: معنا و شناخت آنها.
بدين ترتيب به نظر ميرسد محوريت مباحث، به جز موضوعات بخش الف، با مباحث تاريخي است.
3. حفظ، كتابت و تدوين قرآن: بدون شك اين عنوان، بدنه اصلي تاريخ قرآن را شكل ميدهد و به همين جهت تمامي كتب تاريخ قرآن به نحوي به اين عنوان پرداختهاند موضوعات مطرح شده در اين عنوان اغلب بيانگر سرگذشت قرآن پس از نزول است و از همين رو مورد توجه هر دو گرايش پژوهندگان تاريخ قرآن بوده است. موضوعات اين عنوان را ميتوان در قالبهاي زير جاي داد:
الف) حفظ آيات: شامل نقش حفظ آيات توسط مردم در صيانت از قرآن، اقراء قرآن بر مردم و مانند آن؛ ب) كتابت قرآن: شامل پيدايش خط، خط در مكه و مدينه، نگارش قرآن همزمان با پيامبر (ص)، خط قرآن در زمان پيامبر (ص)، كتّاب وحي، نوشتافزارها؛ ج) جمع قرآن: شامل كيفيت جمع قرآن در زمان پيامبر (ص) و خلفا، اسباب جمع قرآن، جمعآورندگان قرآن در زمان پيامبر (ص)، مصاحف صحابه و ترتيب سور آنها، سوزاندن قرآنها، روايات و نظريات و شواهد قرآني؛
د) شكل و نقط (اعجام) و علامتگذاري قرآني: شامل اصلاح شيوه نگارش قرآن (اعراب و اعجام)، علامتهاي وقف و وصل، اصلاح رسمالخط مصحف عثماني، تكامل كتابت مصحف عثماني، تكامل خط، رسمالخط كنوني مصحف؛ هـ••) تحزيب و اجزاي قرآن؛
جدول 3 ــ فراواني موضوعات بحث «حفظ، كتابت و جمع قرآن» در كتب تاريخ قرآن
و) نسخ خطي و چاپ قرآن.
اغلب موضوعات مطرح در اين عنوان، موضوعات تاريخي است و مباحثي كه صبغه تاريخي ندارند نيز به عنوان مقدمه بحث تاريخي در كتابها ذكر شدهاند؛ مانند بحث از پيدايش خط يا خط در مكه و مدينه كه درواقع مقدمه بخش نگارش قرآن است.
از ميان اين موضوعات، مباحث زير توجه تعداد بيشتري از نويسندگان كتب تاريخ قرآن را به خود جلب كرده است: نقش حفظ آيات توسط مردم در صيانت از قرآن؛ كتابت قرآن در زمان پيامبر (ص) و كتّاب وحي؛ كيفيت جمعآوري قرآن (در زمان پيامبر (ص) و خلفا) و جمعآورندگان قرآن، مصاحف صحابه و مقايسه آنها با يكديگر، مصحف عثمان و مباحث مربوط به آن نظير مصاحف؛ شكل و نقط (اعجام) قرآن و اصلاح مصحف عثماني.
يكي از مهمترين مباحثي كه تقريباً قريب به اتفاق كتب تاريخ قرآن آن را طرح و نظريات مختلف در اين باره را بررسي كردهاند «كيفيت جمع قرآن» است كه درواقع معركه آراي دانشمندان قرار گرفته است. در ذيل اين بحث مطالبي از اين قبيل مطرح شده است: آيا قرآن در زمان پيامبر (ص) جمع شده يا خير؟ كيفيت جمع قرآن پس از پيامبر (ص) (دوران خلفا) چگونه بوده است؟ موقف صحابه در برابر جمع قرآن توسط خلفا چه بوده است؟ جمع اول، دوم و سوم به چه معناست؟
4. قرائات قرآن. اين عنوان در كنار بحث كتابت و جمع قرآن در برخي كتب تاريخ قرآن بحث و بررسي شده است. ريشه اصلي حضور اين بحث در تاريخ قرآن، وجود اختلاف قرائات و بررسي منشأ آن در تاريخ قرآن است. به دنبال اين بحث برخي مقدماتي نظير پژوهشي در علم قرائت يا مباحث فرعي ديگر مانند قرائتهاي مشهور و غيرمشهور، قرائتهاي قانوني، قرائتهاي شاذ و نيز بحث تواتر قرائات سبع در اين كتب طرح شده است. برخي از كتب تاريخ قرآن نيز منشأ اختلاف قرائات را به روايت «نزول قرآن بر هفت حرف» برگردانده و بحث مفصلي درباره اين روايت ذيل عنوان قرائات مطرح ساختهاند.
جدول شماره 4 شماي كلي از نحوه ارائه اين بحث در كتب تاريخ قرآن را نمايش ميدهد. با توجه به اطلاعات اين جدول، در اين عنوان محوريت بحث از آن «اختلافات قرائات قرّاء و منشأ آن» است.
جدول 4 ــ فراواني موضوعات بحث «قرائات قرآن» در كتب قرآن
5. ترجمه قرآن: اين عنوان در ديد اول ممكن است با موضوعات تاريخ قرآن مرتبط به نظر نرسد. اما مباحثي همچون معنا و اهميت ترجمه، جواز ترجمه و شرايط آن، چگونگي ترجمه و فوايد آن، نظر دانشمندان در اين باره و نيز فهرست ترجمههاي اروپايي (غيرعربي)، ترجمههاي قرون وسطايي و ترجمههاي معاصر قرآن كريم، همگي مباحثي تاريخي محسوب ميشوند.
جدول 5 ــ فراواني موضوعات بحث «ترجمه قرآن» در كتب قرآن
6 . تحريف يا عدم تحريف قرآن: ازجمله عناويني كه بعضاً به طور مفصل در برخي كتب تاريخ قرآن به آن پرداخته شده است، بحث تحريف قرآن يا مصونيت قرآن از تحريف است. اين موضع نشأت گرفته از شبهاتي است كه در كتابها و پژوهشهاي خاورشناسان درباره تاريخ قرآن بر قرآن وارد شده است. به هر حال بحث از تحريف يا عدم تحريف قرآن در گذر زمان، بحثي تاريخي است و با هر نوع نگرش نسبت به قرآن ــ چه نگاه وحياني و چه نگرش تاريخي ــ بايد با مستندات تاريخي طرح شود. به عبارت ديگر صرف نگاه وحياني داشتن به قرآن و داشتن برخي اعتقادات كلامي نميتواند پاسخگوي اين شبهه باشد. همانگونه كه بعضي از خاورشناسان با بهرهگيري از مستندات روايي و تاريخي سعي بر اثبات تحريف قرآن در گذر زمان داشتهاند، انديشمندان مسلمان نيز در كتب تاريخ قرآن خود اين بحث را از زاويه تاريخي طرح كرده و به دفع شبهات وارد بر قرآن پرداختهاند. هر چند برخي از ايشان خود را به فضاي تاريخي محدود نكردند و در پاسخ به نگرش نادرست اين خاورشناسان به توجيهات و دلايل كلامي نيز متوسل شدهاند.
جدول 6 ــ فراواني موضوعات بحث «سلامت قرآن از تحريف» در كتب تاريخ قرآن
علاوه بر عناوين فوق، برخي كتب تاريخ قرآن به مباحث متفرقهاي چون بحث از نامهاي قرآن كريم، تفسير قرآن، اعجاز قرآن، محكم و متشابه در قرآن و مانند آن پرداختهاند كه قطعاً به تاريخ قرآن مربوط نيست و نويسندگان اين كتب سهواً يا طرداً للباب متعرض اين موضوعات شدهاند.
پس از بررسي آماري موضوعات مطرح در كتب تاريخ قرآن و نقد و بررسي آنها، اكنون ميتوان طرحي جامع براي عناوين اين بحث ارائه داد بهگونهاي كه دو شرط زير را برآورده سازد:
اول آنكه همه موضوعات سياق و صبغه تاريخي داشته باشند تا طرح آنها ذيل عنوان «تاريخ» قرآن بيمسمّي نباشد.
دوم آنكه ترتيب و سير منطقي اين موضوعات رعايت شود تا خواننده درميان موضوعات مختلف دچار سردرگمي و ابهام نگردد.
مباحث تاريخ قرآن را ميتوان در طرح ذيل سامان داد:
فصل اول: نزول قرآن
بخش اول: ترتيب آيات و سور قرآن:
1. آغاز نزول قرآن و فترت وحي
2. تاريخ نزول سور
3. شناخت سورههاي مكي و مدني
بخش دوم: تقسيمبندي آيات و سور قرآن:
1 ــ شروع و پايان سور (توقيفي يا اجتهادي بودن)
2 ــ نامگذاري سور (توقيفي يا اجتهادي بودن)
3 ــ ترتيب آيات و سور قرآن (توقيفي يا اجتهادي بودن)
بخش سوم: اسباب نزول آيات و سور قرآن، معنا و شناخت اسباب نزول قرآن
فصل دوم: حفظ و ساماندهي قرآن
بخش اول: حفظ قرآن: نقش حفظ قرآن توسط مردم در گردآوري و صيانت قرآن
بخش دوم: كتابت قرآن: در زمان پيامبر (ص) و كتّاب وحي
بخش سوم: جمع قرآن:
1. كيفيت جمعآوري قرآن (در زمان پيامبر (ص) و خلفا)
2. جمعآورندگان قرآن
3. مصاحف صحابه
4. مصحف عثماني و مباحث آن
بخش چهارم: قرائات قرآن: اختلاف قرائات و منشأ آن
بخش پنجم: سلامت قرآن از تحريف
فصل سوم: مراحل پس از ساماندهي قرآن
بخش اول: شكل و نقط قرآن: اصلاح شيوه نگارش قرآن و اصلاح مصحف عثماني
بخش دوم: تحزيب و اجزاي قرآن
بخش سوم: نسخههاي خطي قرآن
بخش چهارم: چاپ قرآن
بخش پنجم: ترجمه قرآن: اهميت ترجمه و بررسي و معرفي ترجمههاي قرآن
در پايان نگارنده خاطرنشان ميسازد كه در اين مقاله صرفاً سعي بر آن بوده است تا ضمن بررسي تحليلي و آماري مباحث علوم قرآني، الگويي منطقي و متناسب با اهداف اين دانش قرآني ارائه گردد و از آنجا كه اين عنوان به طور خاص، از عناوين درسي رشته «علوم قرآن و حديث» در مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد نيز ميباشد، اميد است كه اين طرح الگوي مناسبي براي سرفصل درسي اين رشته دانشگاهي باشد.
. تاريخ قرآن وي رساله دكتري اوست كه به سال 1858 از آن دفاع كرده و سپس با بازنگري گستره و با همكاري شوالي، بر گشترسر و پرتسل در فاصله سالهاي 1909 تا 1938 در لايپزيگ مجدداً انتشار يافته است. نولدكه در اين كتاب كوشيده است آيات و سورههاي قرآني را بر اساس نزول سامان دهد و چگونگي شكلگيري مصحفها و كتابت تاريخ قرآن را بازگويد. او پس از آنكه سورهها و آيهها را در دو بخش كلي مكي و مدني گزارش كرده، از چگونگي محتواي سورهها و مراحل نزول و شكلگيري سورهها بحث كرده است (مهدويراد، محمدعلي، همان)
1. مهدويراد، محمدعلي، سير نگارشهاي علوم قرآني (11)، بينات، قم، مؤسسه معارف اسلامي امام رضا(ع)، سال پنجم، زمستان 1377 ش، ش 20، ص 53.
2. خرمشاهي، بهاءالدين، «تاريخ قرآن»، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهي، به كوشش همو، تهران، بوستان ــ ناهيد، 1377 ش، ص 458.
3. حجر: 9.
4. معرفت، محمدهادي، تاريخ قرآن، چاپ دوم، تهران، سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني (سمت)، 1377 ش، ص 1-4.
5. مهدويراد، محمدعلي، همان.
6 . محمدحسين عليالصغير، المستشرقون والدراسات القرآنيه، چاپ اول، بيروت، دارالمؤرخ العربي، 1420 ق / 1999 م، ص 27-41.
9. خرمشاهي، بهاءالدين، همان.
10. اين كتاب مدتها در دسترس نبود تا آنكه دكتر آرتور جفري شرقشناس آنرا به دست آورد و منتشر كرد و در دسترس همگان قرار داد.
11. معرفت، محمدهادي، همان.
12. خرمشاهي، بهاءالدين، همان.
13. راميار، محمود، تاريخ قرآن، چاپ سوم، تهران، مؤسسه انتشارات اميركبير، 1369 ش، مقدمه، ده.
14. همان.
15. خرمشاهي، بهاءالدين، همان، ص 459.
16. محمد عزتدروزه، تاريخ قرآن، ترجمه لساني فشاركي، تهران، مركز نشر انقلاب، 1401 ق، مقدمه.
17. همان.
18. معرفت، محمدهادي، همان.
19. حجتي، سيدمحمدباقر، پژوهشي در تاريخ قرآن كريم، چاپ يازدهم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1377 ش، مقدمه.
20. محمدحسين عليالصغير، همان، ص 21.
21. براي مطالعه بيشتر رك: همان ص 21-34.